سیما سادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت امروز یکشنبه در خصوص آخرین وضعیت ویروس کرونا در کشور گفت: از دیروز تا امروز ۹ آذر ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۲ هزار و ۹۵۰ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که یک هزار و ۷۹۵ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۹۴۸ هزار و ۷۴۹ نفر رسید.
وی اظهار داشت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۳۸۹ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۴۷ هزار و ۸۷۴ نفر رسید.
بیشتر بخوانید: شروع پیک جدید کرونا در ۵ استان + نمودار
***
خاتمی به جای تَکرار کردن از احزاب حمایت کند
رسول منتجب نیا فعال سیاسی اصلاحطلب با انتقاد از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به آرمان ملی گفت: «از ابتدايي که شوراي عالي سياستگذاري تاسيس شد، به آن انتقاداتي را وارد ميدانستم و آن را امري غيرقانوني اعلام کردم که موجب تضعيف احزاب و دموکراسي خواهد شد. از زمان تشکيل اين شورا انتقاداتي را در اين خصوص مطرح ميکردم و ميگفتم که اين اقدام صحيح نيست و بزرگان اصلاحطلب، بايد احزاب را تقويت کنند...
الان اکثريت دوستان ما به اين نتيجه رسيدهاند که شوراي عالي سياستگذاري مقولهاي منطقي نبوده و جمعي بود که با انگيزه رفع اختلافات آن را به وجود آوردند. اگر به فرض فلسفه وجودي آن را بپذيريم، ضرورت آن مختص سال 94 بوده و حالا نيز بايد احزاب تقويت شوند. دبيران احزاب با زيرمجموعه خود به نتيجه برسند، سپس با شوراي هماهنگي تبادل نظر کنند و روي فردي اصلح توافق کنند تا به مردم معرفي شود.»
منتجبنیا از رهبری یک فرد در جریان اصلاحطلبی انتقاد کرد و گفت: «اگر اصلاحطلبان به سمت يک فرد يا چند نفر براي رهبري اين جريان بروند، اين موضوع با ماهيت اصلاحطلبي کاملا در تضاد است. اين موضوع با دموکراسي نيز متضاد بوده و رفته رفته فرد را به جاي حزب و فردمحوري به حزب محوري سوق ميدهد. از سال 92 اين موضوع را بهصورتهاي مختلف عنوان کرده و گفتهام چند نفري از بزرگان اصلاحطلب ريش سفيدي، نظارت و رفع اختلاف و حمايت کنند اما کار را برعهده احزاب بگذارند و به جاي احزاب تصميم نگيرند.
در شرايطي زماني که يکي از بزرگان جريان اصلاحات پيامي به مردم ميدادند، مردم پيام آنان را دريافت ميکردند و مطابق آن راي ميدادند. اين موضوع بهصورت شخصي انجام ميشده و بعضا عدهاي تصور ميکردند که آن شخصيت عصاره اصلاحطلبي است. اکنون شرايط جامعه متفاوت شده است. الان اگر هم شخصيتهاي بزرگ اصلاحطلب بگويند که مردم ما تکرار ميکنيم و شما نيز راي بدهيد، مردم به اين توجه ميکنند که چه شخصيتي ميتواند مشکلات آنان را حل کند...
بر همين اساس توصيه ميکنم، به جاي اينکه شخصيتهاي مطرح اصلاحات خود ورود کنند و به جاي احزاب تصميم بگيرند، موضوع را معکوس کنند. شخصيتها کار را بر عهده احزاب بگذارند و از احزاب حمايت کنند تا به سمت نظام حزبي حرکت کنيم و روز به روز از فردمحوري فاصله بيشتري داشته باشيم.»
***
رقابت احتمالی سعید محمد و قالیباف در اردوگاه اصولگرایان
اعتماد نوشت: «نام سعيد محمد اما درحالي مطرح شده كه محمدباقر قاليباف نيز ظاهرا فعاليتهاي انتخاباتي خود را افزايش داده است. آنهم با وجود اينكه حالا چندماهي است در جايگاه رياست مجلس ايستاده و ساكن «بهارستان» است اما همچنان نيمنگاهي به «پاستور» دارد. چه آنكه برخي نزديكان او بر اين باورند كه سوابق قاليباف بيشتر در حوزه اجرايي كارايي دارد و او بيش از «بهارستان» قادر به نقشآفريني در «پاستور» است...
هرچند او همچنان مشتاق رسيدن به رياستجمهوري است اما اين امكان وجود دارد كه اصولگرايان درباره چهره ديگري به اجماع برسند و اين گزينه، ميتواند سيعد محمد باشد. چنانكه پيگيريهاي خبرنگار ما نشان ميدهد كه سعيد محمد اكنون به عنوان گزينهاي جدي روي ميز بحث و بررسي احزاب اصولگراست. آن گونه كه منابع مختلف گفتهاند، چند وقتي است كه فرمانده قرارگاه سازندگي خاتمالانبياء(ص) در حال مذاكره با چهرهها و تشكلهاي اصولگراست تا بتواند براي انتخابات سال آينده حمايت آنان را جلب كند...
البته ممكن است اين رقابت به آخرين لحظات نكشد و باتوجه به جدي شدن مذاكرات اصولگرايان پشت درهاي بسته، پيش از روز سرنوشت و شب انتخابات، يكي از اين دو به نفع ديگري كنار بكشد و البته در اين صورت احتمالا ديگر نوبت كنارهگيري قاليباف بهنفع رقيب اصولگرا نيست و ازقضا شايد سعيد محمد كه ازقضا پيشتر از تمايلش براي شهرداري تهران نيز گفته بوديم، گزينه مناسبي براي كنارهگيري بهنفع كانديداي اصلي اصولگرايان براي رياستجمهوري باشد؛ چراكه اصولگرايان از مدتها پيش با جديت در حال برنامهريزي براي تصاحب كرسيهاي شوراي شهر تهران نيز هستند و اين يعني گزينهاي كه بهنفع اجماع جناح راست در انتخابات اصلي و تصاحب «پاستور» فداكاري كند، ميتواند بلافاصله براي سكانداري شهرداري پايتخت، راهي «بهشت» شود.»
***
انتقاد کیهان از رخنه امنیتی در کشور
کیهان درباره ترور شهید فخریزاده نوشت: «رخنه امنیتی در حریم جمهوری اسلامی چیزی نیست که در یک نظام مقتدر برخوردار از هزاران نیروی مجرب قابل پذیرش باشد. رخنه اطلاعاتی و رخنه عملیاتی در ایران و استفاده از نیروهایی در این کشور موضوع سادهای نیست و این قلم بدون آنکه منکر زحمات نیروهای خدوم اطلاعاتی کشور شود و بدون آنکه بخواهد امکان رخنه را به طور کلی غیرممکن جلوه دهد، وضع کنونی که سبب از دست رفتن سرمایههای بسیار بزرگی شده است را غیرقابل توجیه میداند... کما اینکه حوادثی که در سالهای اخیر در مورد برخی مراکز حساس امنیتی کشور افتاد هم بسیار حائز اهمیت است و گذشت زمان نمیتواند بسیاری از این خسارتها را جبران کند. بنابراین به هیچ وجه نمیتوان از قصورهایی که در بحث نفوذ اتفاق افتاده است، چشم پوشید.
در اینجا با توجه به حجم خسارتی که از شهادت سردار شهید فخریزاده به جمهوری اسلامی خورده است، میتوانیم بگوییم پاسخی که ما در ماجرای شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به دشمن دادهایم، «بازدارنده» نبوده است کما اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی حمله موشکی ایران به عینالاسد را در حد یک سیلی و نه پاسخی درخور فاجعهای که اتفاق افتاده بود، دانستند و چندین نوبت بر قطعی بودن انتقام ایران از آمریکا تأکید کردند. اگر واکنش ما به ماجرای ترور شهید سلیمانی بازدارنده بود، نباید سردار فخریزاده به شهادت میرسید. بنابراین در این زمینه باید به تأملی دوباره بنشینیم و به واکنشی بیندیشیم که واقعاً بازدارنده باشد...
نکته بسیار مهم در اینجا واکنش ایران است که حتماً باید «بازدارنده» باشد؛ یعنی از درجهای از قاطعیت و هوشمندی برخوردار باشد که مطلقاً اجازه تکرار حوادثی حتی بسیار کوچک از سوی دشمن را در محیط امنیتی ایران ندهد... ما در مواجهه با اسرائیل چند نوبت اعلام کردهایم اگر اسرائیل دست از پا خطا کند حیفا را میزنیم. الان با فرض اثبات نقش رژیم صهیونیستی در این شهادت عظیم، میتوانیم این تهدید را عملیاتی کنیم اما نه به این معنا که به عملیاتی دراندازه اقدام موشکی که علیه پایگاه نظامی عینالاسد داشتیم، بسنده کنیم و نه با ملاحظات آن عملیات، بلکه به این معنا که به طور واقعی شهر مهم بندری حیفا را آنچنان مورد حمله قرار دهیم که علاوه بر انهدام تاسیسات با تلفات سنگین انسانی نیز توأم باشد تا بازدارندگی ما به «نقطه اطمینان» برسد. اقدام واکنشی ایران اگر هوشمند و دقیق اجرا شود، قطعاً به بازدارندگی میرسد چرا که آمریکا و رژیم اسرائیل و عوامل آن به هیچ وجه آمادگی شرکت در یک جنگ و مواجهه نظامی را ندارند و این به معنای واقعی کلمه بر پرونده جنگ و ترور در منطقه ما نقطه پایان میگذارد.»
***
کارگزاران همچنان در فکر حمایت از لاریجانی
علیمحمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و نماینده مجلس ششم درباره ویژگیهای نامزد مطلوب اصلاح طلبان به شرق گفت: «این دوره کاندیداها باید سه ویژگی داشته باشند. آگاه به مسائل کشور باشند و از مشکلات کشور بهخوبی سردر بیاورند. مثلا آقای روحانی اینطور نبود. دوم اینکه شجاع باشد. یعنی اهل خطرکردن باشد و بتواند راهکارهای گرهگشایی را پیدا کند. برنامههایی را تدوین کند و به مجلس ارائه دهد. همچنین باید جهانبینی خوبی در زمینه مناسبات کشورهای مختلف و مواردی که بر مجامع بینالمللی حاکم است، داشته باشد. یکی دیگر از موارد این است که رئیسجمهور باید بتواند مجلسی که تشکیل شده است را با خود همراه کند، این مجلس تخصص لازم را ندارد. رئیسجمهور بعدی باید یک اتاق فکر تشکیل دهد و مکمل کار خود باشد. همچنین در بحث انتخابات باید بتواند از حقوق شهروندان بهخوبی دفاع کند.
نمازی درباره احتمال حمایت کارگزاران از لاریجانی گفت: «درحالحاضر احتمالش صفر است. خانواده لاریجانی نسبت به سه سال پیش تغییر بسیاری کرده است. علی لاریجانی باهوش و سیاستمدار است. زمانی که رئیس صداوسیما و وزیر ارشاد بود، سابقه خوبی نداشت و در مقابل اصلاحطلبان بود. البته اکنون حزب کارگزاران اگر مجبور باشد از علی لاریجانی حمایت میکند، به این دلایل و به دلیل طرفدارنداشتن، استفاده از کاندیدای استیجاری بسیار قوی است اما نمیتوان بهسادگی به طرف کاندیدایی به غیر از کاندیدای اصلاحطلب رفت...
لاریجانی فعلی، نشان داده است که با اصلاحطلبان بهتر کار میکند. مثلا مصوبکردن برجام و تلاش برای تثبیت لایحه اما لاریجانی از روحانی بسیار زرنگتر است و هم وقت و انرژی بیشتری دارد و هم جوانتر است، از نظر خانوادگی هم در حوزه اداره کشور قویتر بوده و هم خطرپذیرتر از روحانی است.»
***
ظریف از کدام نامزد انتخابات حمایت میکند؟
محمدجواد ظریف گفتگوی مفصلی با انتخاب داشته است. آنچه از این گفتگو برمیآید این است که ظریف نیز همانند عمده مسئولین این کشور هیچ اشکالی در کارنامه خویش نمیبیند و هیچ انتقادی را وارد نمیداند. مثلا در این گفتگو ابتدا عدم اجرای تعهدات توسط آمریکا را به ترامپ نسبت میدهد و و قتی با این پرسش مواجه میشود که اوباما هم چندان به تعهدات آمریکا در برجام متعهد نبود پاسخ عجیبی میدهد: «بله! همین طور است. اما باید توجه داشت که دولت آمریکا یک قدرتی در جهان خارج دارد و یک توافق بین المللی، قدرت این کشور را جابجا نمیکند... آمریکای آقای اوباما هم براساس برجام محدود شده بود.
بعد از اینکه ترامپ از برجام بیرون رفت، شما دیدید که دولت آمریکا چه کار می تواند بکند. این کارها را آقای اوباما نکرد. این است که نشان دهنده ی موفقیت برجام است. باید توجه داشته باشیم آمریکا از گذشته تا امروز همین ماهیت را داشت؛ یعنی همین زور را داشت. اما مهم این بود که ما این زور را نمیپذیرفتیم. در زمان اقای اوباما هم ما چند نامه برای خانم موگرینی نوشتیم و عدم اجرای تعهدات توسط دولت اقای اوباما را مستند کردیم.
ما که ماهیت آمریکا را تغییر ندادهایم. اما خداوکیلی شما خودتان الان مقایسه کنید؛ آیا دوران اوباما بهتر بود یا دوران ترامپ؟ آیا در دوران اوباما قبل از برجام فشار بیشتری بر تهران وارد میکرد یا بعد از برجام؟ آیا اگر برجام نبود ترامپ همین مقدار و سطح از فشار را می توانست وارد کند یا بیشتر؟ اینها مسائلی هستند که باید مورد مقایسه قرار گیرد. نه اینکه مقایسه کنیم و بگوییم چرا آمریکا رفتاری را انجام داده که فلان کشور آفریقایی در پیش نگرفته؛ این کاملا اشتباه است؛ دلیل این امر نیز این است که آمریکا بر بازارهای مالی و پولی جهانی احاطه دارد و سیستم بانکی جهان متکی به آمریکا است.»
بیشتر بخوانید:
ظریف: سردار سلیمانی همیشه در مقابل درد و دلهایم میگفت باید تحمل کنی/ قصدی برای کاندیداتوری در ۱۴۰۰ ندارم/ به امضای جان کری یا قسم اوباما اعتماد نکردیم
اما نکته دیگری در این گفتگو به چشم میآید و آن لحن ظریف درباره مسائل سیاست داخلی است. مثلا در جایی تلاش خود برای بهبود معیشت مردم و دستاوردهای اقتصادی برجام را یادآوری میکند و میگوید: «تلاشی که من از روز اول کردم این بوده است که وزارت خارجه کمک معیشت مردم باشد نه مخل آن. این تلاش را همه ی ما انجام دادیم، حداقل همکاران من در وزارت خارجه و دولت تمام توان شان روی این نکته بوده است. البته تاحدودی در این امر نیز موفق بودهایم و نمود اصلی آن را میتوان در رشد اقتصادی کشور در سالهای بعد از برجام مورد ارزیابی قرار داد. مثلا تورم بعد از برجام را نگاه کنید.»
آنچه احتمال نقشآفرینی ظریف در سیاست داخلی را بیشتر میکند حضور فعال در انتخابات سال آینده است. ظریف در این گفتگو مجددا و با تاکید می گوید که خودش قصدی برای نامزدی در انتخابات ندارد اما در برابر این پرسش که آیا از کسی حمایت میکند گفته است: «اجازه دهید تا زمانش برسد، البته این را به محکمی اینکه خودم به عنوان کاندیدا حضور پیدا نمی کنم، رد نمی کنم، ولی باید صبر کنیم. اصولا اعتقاد دارم که وزارت خارجه نباید وارد این حوزه شود... اگر بخواهد آن اتفاق بیافتد، باید یا مرخصی بگیرم یا استعفا دهم. احتمالا در روزهای آخر کاری دولت نمیتوانم استعفا بدهم، در نتیجه احتمالا باید مرخصی بگیریم. حالا اجازه بدهید تا آن زمان فکر کنیم.»
اگر به همه اینها حمله ظریف به جناح مقابل سیاسی در این گفتگو را اضافه کنیم تا به خوبی متوجه می شویم احتمال حضور فعال ظریف در سیاست داخلی و ائتلاف با یکی از نامزدهای ریاست جمهوری بیش از گذشته شده است. باید منتظر بمانیم و ببینیم این ائتلاف چه زمانی رنگ واقعیت به خود می گیرد.
***
واقعیت دادگاه های علنی
شرق نوشت: «اصل بر علنیبودن محاکم است؛ مگر بنا بر آنچه در اصل ۱۶۵ قانون اساسی آمده است... در برخی محاکم هم علنیبودن جزء لاینفک دادگاه است؛ مانند دادگاه مجرمان سیاسی که با حضور هیئتمنصفه تشکیل میشود. در سه دادگاه جرائم سیاسی که بالاخره بعد از چهار دهه با دستور مستقیم رئیس قوه قضائیه برپا شدند و قرار بود مثالی برای اجرای قانون جرم سیاسی باشند نیز خبری از علنیبودن دادگاه نشد. هر سه محکمه در سکوت خبری برپا شدند و فقط سخنگوی هیئتمنصفه بیانیه کوتاهی از روند دادگاه را که تقریبا اطلاعاتی خاص از جزئیات دادگاه با خود نداشت، قرائت کرد...
چگونه دادگاه بدون حضور خبرنگاران میتواند علنی باشد؟ اینکه سخنگوی هیئتمنصفه صحبتی کوتاه در رابطه با برگزاری دادگاه بگوید، نشان از علنیبودن نیست. در رابطه با دادگاه حسامالدین آشنا که هفته پیش برگزار شد یا دادگاه زاکانی اولین متهم سیاسی نیز روال به همین صورت بود و خبرنگاران اجازه حضور در دادگاه را نیافتند. البته در محاکمی که خبرنگاران اجازه حضور یافتهاند نیز علنیبودن محکمه احساس نشده است؛ برای نمونه، دادگاه محمدرضا خاتمی علنی برگزار شد، اما اجازه انتشار اطلاعات و جزئیات دادگاه از سوی قاضی داده نشد. این در حالی بود که بخشی از دفاعیات نماینده دادستان در برخی رسانههای خاص منتشر شد، اما دفاعیات خاتمی اجازه رئیس دادگاه برای انتشار را نیافت.
چندیپیش هم حسین فریدون در نامهای که از زندان نوشته بود، به روند اطلاعرسانی دادگاه خود اعتراض داشت و از نبود نمایندهای از رسانههای مستقل در دادگاه گله کرده بود. اینکه جلسات دادگاه مطابق با گزارشی واحد منتشر میشود، علنیبودن را به معنای انتشار جزئیات مورد تأیید قوه قرار داده و به اعتبار علنیبودن محاکم ضربه زده است. حتی در رابطه با دادگاه طبری نیز شاهد هستیم هر آنچه در خبرگزاریها منتشر میشود، یک متن واحد دارد و خبری از گزارشهای مستقل نیست.
حتی در محاکم ویژه رسیدگیکننده به مفاسد اقتصادی نیز همین روند حاکم است؛ دادگاه محمد امامی که با سروصدای زیادی در حال برگزاری بود، فعلا در سکوت رسانهای برگزار میشود و دلیل غیرعلنیشدن هنوز مشخص نشده است. هر آنچه از دادگاه امامی هم منتشر شد، متنی واحد بود که تقریبا غلطاملاییهای مشترکی هم داشت. خبری از حضور خبرنگاران رسانههای مستقل که اصولا تن به متن واحد منتشرشده در خبرگزاریها نمیدهند هم نیست. »
به نظر میرسد آنچه شرق در انتقاد از برگزاری دادگاه ها نوشته درست است. خوب است قوه قضائیه در دوره تحول، تحولی واقعی در این زمینه ایجاد کند و دادگاه ها را حقیقتا علنی برگزار کند تا افکار عمومی قضاوت درستی نسبت به پرونده های مهم داشته باشند.